عباس موزون: «خرافه» تجربههای مرگ را نابود میکند
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۴۴۴۰۳
عباس موزون با اشاره به خرافههایی که از سر دلسوزی به جریان بازخوانی تجربههای نزدیک به مرگ وارد شده است از شدت آسیب و نابودسازی این تجربههای ناب توسط رویکردهای دروغ سخن گفت.
به گزارش مشرق، از جمله تجربههای بحث برانگیزی که توانسته است نقطه وصلی برای ارتباط با عالم غیرماده باشد تجربه افرادی است که تا دم مرگ رفتهاند و با جدایی روح از کالبدشان درک و دریافتی داشتهاند که خارج از این دنیای مادی بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تجربههایی عاشورایی که در همه آنها دستی بوده که تجربهگر مشاهده کرده است. این دست نشانهای است که عباس موزون مجری، محقق و تهیه کننده برنامه «زندگی پس از زندگی» از تکرار آن در تجربهها میگوید. سازنده برنامهای که تاکنون دو فصل از آن از تلویزیون پخش شده است و طی آن با افرادی که تجربههایی نزدیک به مرگ داشتهاند گفتگو کرده است.
موزون در گفتگویی درباره این تجربهها سخن گفت و از پرتکرارترین مولفه یعنی همان دست اباعبدالله به عنوان یک نشانه یاد کرد.
این محقق و برنامهساز البته در این گفتگو به یک چالش و آسیب اساسی در جامعه امروز اشاره کرد که ورود تحریف و خلط شدن مباحثی حتی از سر دلسوزی در میان این تجربههاست. یعنی افرادی که از سر دلسوزی بر تجربههای نزدیک به مرگ نکاتی را اضافه میکنند تا بیشتر به زعم خودشان برجسته شوند. تحریفی آگاهانه که بیشتر از کسانی که این تجربهها را نفی و انکار میکنند آسیبزا و گمراه کننده است و موزون آنها را هم از جنس خرافه میداند خرافههایی که این بار با گزارههایی درست مثل وارد کردن یک آیه یا حدیث به این تجربهها آنها را از اصالت درمیآورد.
متن این گفتگوی را در زیر میخوانید:
* طی چند قسمت از برنامههای مرتبط با «زندگی پس از زندگی» که در آن تجربهگرها از وقایع مرتبط با عاشورا و امام حسین (ع) سخن گفتند چه نکتهای برای خود شما جالب توجه بود که بخواهید مرور کنید یا به عنوان یک نشانه به آن اشاره کنید؟
از منظر من ِ پژوهشگر دادههایی که از پژوهشها به دست میآید در چهار مرحله تنظیم میشود که مرحله اول گردآوری و مرحله دوم دسته بندی است. دسته بندی از این جهت اهمیت دارد که تشابهات و اختلافات را کنار هم بگذارم و مثلاً ببینم مورد راهرو یا تونل در تجربهها چقدر پرتکرار است. پژوهشگر این حوزه مثل بسیاری از دانشهای دیگر به تکرارپذیر بودن موضوعات برای اثبات یا رد گزارهها توجه دارد. در این قضایا تجربه گری که یکی از افراد مقدس مثل حضرت اباعبدالله را دیده است و در این مشاهدات تشابهاتی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد.
نکته جالبی که در این تجربهها دیدم در «چگونگی تجربه» است. من فعلاً درباره چرایی یا چیستی حرف نمیزنم و اصلاً چرایی برای من هنوز روشن نیست و فعلاً درباره تشابهات تجربههای تجربه گرانی که امام حسین (ع) را دیدار کردهاند سخن میگویم. در همه این تجربهها دست امام حسین (ع) به عنوان یک نشانه تکرارپذیری داشته است نه در همه اما در اکثر آنها بوده است و این همان چگونگی موضوع است اما اینکه چرا هست و چیست من هنوز به آن نرسیدهام.
به طور مثال تجربه گری در کویت وجود دارد که حاضر به گفتگو نمیشود و حدود چهار سال است که با نزدیکان او برای این ارتباط در تلاش هستیم. او در فصل اول برنامه «زندگی پس از زندگی» دیده شد و آیتمی کوتاه هم در فصل دوم برنامه داشت. این فرد چندین سال پیش که داعش در یک مسجد عملیات انتحاری داشت تجربهای نزدیک به مرگ داشت و درباره آن واقعه میگوید: «من دیدم تعدادی از ما (از افرادی که در مسجد بودیم و با عملیات انتحاری کشته شدند) بعد از آن عملیات انتحاری شاد بودیم و میخندیدیم». سپس در گنبد مسجد مثل همان تونل مشهور که در اکثر تجربهها وجود دارد برای این افراد باز میشود. تونلی که کم عمق و کوتاه است و این هم یکی از تشابهات در دیدار با امام حسین (ع) است که عمق تونل کوتاه است. سپس فرد ادامه میدهد که در آن تجربه دست حضرت از بالا، پایین میآید و کسانی که را که پایین مانده بودند به آن طرف تونل سوق میدهد. او اینها را زمانی که روی تخت بیمارستان و چشمانش از شدت جراحت بسته بوده و حتی فضایی برای تحقیق و مطالعه نداشته است توضیح میدهد و حتی از روحانیونی که اطرافش بودهاند میپرسد که این ماجرا چیست و مشخص بود از تجربه خود در شوک است.
مورد دوم یک تجربهگر ایرانی است که در فصل دوم دیده شد؛ خانم مختارزاده که در تجربهاش توضیح میدهد که یک لایه برای او باز میشود و باز دستی میآید و دست تجربهگر را میگیرد. تاکید من روی دست است و عمق کوتاه تونل یعنی تجربهگر عبور نمیکند و دست است که او را عبور میدهد. تجربهگر سومی هم داریم که در یکی از استانهای مرکزی است و میخواهم تجربهاش را بیان نکنم چون به شدت پرهیز دارم راههایی را باز کنم و خشتهایی را بگذاریم که دیگران روی آن دیوار بسازند و بگویم تجربه گری داریم که شما نمیدانید کیست.
* چرا خود فرد تمایلی نداشت در مقابل تلویزیون تجربهاش را بگوید؟
او نمیخواست صحبت کند چون سابقه رفتاری خوبی نداشت و جرایمی را مرتکب شده بود و دلایل مختلفی داشت که خودش این تجربه را در برنامه بیان نکند. برای من تجربهاش را تعریف کرد و ساعتها هم اشک ریخت. این موضوع برای چند سال پیش است و وقتی هم طی یکی دو سال گذشته راضی شد که در برنامه سخن بگوید این بار همسرش راضی نبود که او از زندگی و تجربه خود در تلویزیون سخنی بگوید که به خاطر زندگی شخصی شان بود.
* یعنی به دلیل سابقهای که این فرد تجربهگر در زندگی داشته است؟
این یکی از دلایلش بود و حتی میگفت با توجه به سابقهای که دارد رویش نمیشود خود را فرد خوبی بداند درحالیکه زندگی او بسیار متحول شده و حتی فردی خیر شده بود. با این حال میخواهم بگویم من هیچ گاه این تجربه را تا زمانی که او خودش را نشان ندهد، نمیگویم و حتی با بیان تجربههایی که عدهای میگویند «فردی وجود دارد اما نمیگوییم کیست؟ کجاست؟ و اصلاً اسم او را فراموش کنید و تجربه او را از زبان من نویسنده یا گوینده یا فیلمساز بشنوید و قبول کنید» مخالف هستم.
با این حال نکته ام این است که در همان تجربه هم دست اباعبدالله خیلی جلوه داشت و یک نوشیدنی به او میدهند.
* نکتهای که درباره این ملاحظه بیان کردید به نظرم میتواند به روشن شدن و شفافیت مرز خرافه و واقعیت کمک کند چون از طریق نقل قولها و واسطهها تحریفها و خرافههای بسیاری وارد چنین اموری میشود.
باید در دو بخش ملاحظه جدی داشته باشیم ابتدا تجربهگر را باید بشناسید، شما باید منبع اولیه و اصلی را بشناسید. مثل اینکه بخواهید یک گونه جدید گیاهی را معرفی کنید اما بگویید کاری نداشته باشید کجاست یا چه اسمی دارد. اولین نقطه شروع هر پژوهشی منبع است و نمیتوان منبع را حذف کرد.
* در این تجربهها رفرنس خود تجربهگر است؟
او ماخذ است و ما اطلاعات را از او اخذ میکنیم و بعد از آن صحت و سقم این اطلاعات سنجیده میشود یعنی مرحله دوم راستی آزمایی است و با پزشک و بیمارستان و خانواده و افرادی که شاهد بودهاند گفتگو میکنیم. خود فرد نمیتواند تایید کننده تجربه باشد. من مطلبی را دیدم که بسیار نگران شدم و دغدغهای که در این چند سال داشتم دارد به اوج میرسد. عدهای دارند تجربههای نزدیک به مرگ را نابود میکنند اینها مطالب سلیقهای و تخیلی وارد کار میکنند و گروههایی هم که میخواهند حقیقت تجربهها را انکار کنند به برنامه من ارجاع نمیدهند به همان تجربههای تخیلی و سلیقهای اشاره میکنند. تجربههایی که حتی خودشان برای ثروت، شهرت و… به وجود آوردهاند و ظاهرش هم دلسوزی است حتی ممکن است در باطن هم واقعاً دلسوز باشند اما در هر دو صورت به تجربههای واقعی آسیب میزند به این صورت که در تجربهها تخیل و داستان تزریق میکنند. رمانی مینویسند و آن را تجربه واقعی به مردم معرفی میکنند که چه بسا از گروهی که با این تجربهها عناد دارد بیشتر ضربه میزند.
* مصداقی هم از این گروهها و فعالیتهایشان دارید؟
من هنوز تصمیم نگرفتهام اسم بیاورم چون دنبال حاشیه نیستم و کار زیاد دارم و همین الان در جنوب کشور و در پی تحقیق روی تجربه گران هستم. از طرفی دائم با خودم میگفتم این کارها به من ارتباطی ندارد و من مسئولیتی ندارم یا قرار نیست محتوای آنها را تایید کنم اما این افراد قدم به قدم جلو می آیند. خرافه را وارد تجربهها میکنند و حتی آنها را میفروشند و سخنرانیهایی برپا میکنند. حالا به نقطهای رسیدهاند که سمینار برگزار میکنند و میگویند اینکه اگر تجربهها به صورت خام و مثل برنامه «زندگی پس از زندگی» ارائه شود اشتباه است. باید داستانهایی براساس این تجربهها نوشته شود و آن بخشهایی را که خودمان دوست داریم برجسته و تنظیم کنیم.
این را تاکید کنم، منظورم این نیست که حرف اشتباهی را به تجربهها وارد کنند و اتفاقاً ممکن است از گزارههای درست مثل آیه قران کمک بگیرند. به طور مثال تجربه گری میگوید ماشین به من زد و از بدنم بیرون رفتم اما این عده همین تجربه را ممکن است با تخیل خلط کنند و یک بخش اضافه کنند که یک فرشته در آن لحظه وارد شده است و آیهای هم خوانده است. منظورم از خرافه، اضافه کردن این بخشهای غیرواقعی است. از تجربهگر هم وقتی میپرسیم که این روایت چقدر واقعی است؟ آن را رد میکند. منظور من از خرافه این است که حرف درستی را به تجربه اضافه میکنند درحالی که واقعیتی ندارد و کذب و تخیل است. شهید مطهری سالها تلاش کرد تا دروغها و حدیثهای جعلی کربلا را تفکیک کند. عدهای هم الان با دلسوزی و حتی با نیت خیر میخواهند داستانهایی را وارد تجربهها کنند و این غلط است. آقای ری شهری درباره این تجربهها گفته است نه تنها اضافه نکنید که چیزی را هم کم نکنید.
* ممکن است این دلسوزی درباره برنامه شما هم وجود داشته باشد و بخشی از برنامه حذف شود؟
خیر کوتاه سازی همه جا وجود دارد. در این برنامه هم با حفظ داستان و برای برنامه سازی درست چنین کاری صورت میگیرد. جز یک مورد که بخشی در برنامه وجود داشت که به دلیل خانوادگی بودن مخاطب به اقتضای سن مخاطب کودک که ممکن بود مشاهده تجربهگر را ببیند و بشنود در پخش جدا شد.
* در بحث تجربههای عاشورایی یک چالش هم گاهی مطرح میشود اینکه چرا مسلمانان امام حسین و واقعه کربلا را درک میکنند و در مستندهای خارجی دیدهایم که مسیحیان حضرت مسیح را میبینند؟ و چرا به طور مثال در همه جهان معصومین یا امام حسین به تنهایی رویت نمیشوند؟
اینقدر پاسخ روشن است که من فکر میکنم چطور ممکن است غیر از این پیش بیاید. مشکل این است که افراد فکر میکنند که کسی که از بدن خارج میشود شخص دیگری میشود و دیگر خودش نیست. یعنی اگر شخصی با نام دیوید میمیرد و از بدن خارج میشود فرد دیگری میشود باید بپذیریم او همچنان همان فرد است و گویی فقط لباسش را درآورده است این نکتهای است که دین هم گفته است. از علتهای اینکه افراد از بدن بیرون میروند و میگویند همه به استقبال من آمدهاند همین است که آن بستگان سالهاست او را میبینند و حتی منتظر هستند فرد زنده هم به آنها ملحق شود. یکی از مواردی که آقای ریموند مودی (محقق تجربههای نزدیک به مرگ) در این باره نوشته است ملاقات با ارواح بستگان و آشنایان در این تجربههاست. فردی که پدر و مادرش فوت کردهاند و دائم برای آنها بی قراری دارد خبر ندارد که آنها او را میبینند. اما دائم دوست دارد آنها را ببیند و برایشان دلتنگی میکند و آنها هم منتظرند او هم از کالبدش خارج شود و به او سلام کنند و به استقبالش بروند، این هم در تجربهها و هم در متون دینی گزارش شده است. در کنار بستگان فرد، مقدسان دینی هم به استقبال فرد میروند پس چرا انتظار داریم فرد شیعهای که یک عمر برای امام حسین (ع) عزاداری کرده است شخص دیگری را مثل مسیح ببیند. این افراد امام، پیامبر و بزرگان دین خود را میبینند. حتی کسی که عاشق چنگیز و صدام و گاندی است او هم همان ارواح را میبیند. دین میگوید هرکسی با همان فردی محشور میشود که یک عمر او را دوست داشته است. این انتظار عجیبی است که انسانی یک عمر مثلاً به حضرت داوود فکر کرده و اظهار دلبستگی کرده است و بعد حضرت مسیح را ببیند. این سوال را حتی میتوان با سوال دیگری جایگزین کرد که چرا یک فرد ایرانی وقتی روحش از بدنش جدا میشود یک پدر آلمانی مثلاً به سراغش نمیآید؟
* گفتید در جنوب کشور هستید به عنوان سوال پایانی خبری هم از فصل جدید برنامه میدهید؟
در مرحله تحقیق برای فصل سوم زندگی پس از زندگی هستیم و این روزها هم در جنوب کشور حضور داریم که همانطور که گفته شد گفتگوهایی با برخی تجربه گران داریم.
منبع: مهرمنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا تحولات افغانستان حضرت اباعبدالله عاشورا حضرت مسیح حضرت داوود گاندی مسیح خرافه چنگیز تجربه های نزدیک به مرگ زندگی پس از زندگی نزدیک به مرگ تجربه ها تجربه ها تجربه هایی امام حسین تجربه گری تجربه اش تجربه گر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۴۴۴۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیری زودرس و سرطان؛ سیگار همه چیز را نابود میکند
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، دیدهها و شنیدهها حکایت از این دارد که مصرف دخانیات در کشور بالا رفته است. طبق آمار بیش از ۲۰ درصد مردان و چهار درصد زنان بالای ۱۵ سال در کشور مصرف روزانه سیگار دارند. متأسفانه بررسیهای وزارت بهداشت یک هشدار کلی در خود دارد؛ این که سن سیگاری شدن در حال کاهش است و تعداد نوجوانان سیگاری طی ۵ سال ۱۳۳ درصد افزایش داشته است. غافل از اینکه دخانیات بهعنوان مهمترین عامل خطر در حوزه بیماریهای غیرواگیر است که طی ۵ سال گذشته هم در میان مردان و هم زنان بهشدت در حال افزایش است.
بیشتر بخوانید: فروش نخی سیگار ممنوع شد؟ استعمال دخانیات به هر عضوی از بدن آسیب میرسانداستعمال دخانیات باعث بروز بیماریهای مختلفی میشود. بیش از ۷۰۰۰ ماده شیمیایی و ترکیبات در دود تنباکو یافت میشود. هنگامی که فرد استنشاق میکند، این مواد و مواد شیمیایی بلافاصله به ریههای او میرسد. خون متعاقباً مواد سمی را به هر عضو بدن از جمله پوست میبرد.
یکی از آشکارترین اثرات سیگارکشیدن پیری زودرس استپوست بزرگترین عضو بدن است که میزبان فرایندهای کلیدی التهابی و ایمنی است. یکی از آشکارترین اثرات سیگارکشیدن بر ظاهر پوست، چینوچروک و پیری صورت است، و هر چه فرد بیشتر سیگار بکشد، خطر آن بیشتر است.
پوست آسیبدیده توسط دود تنباکو معمولاً ظاهری مایل به خاکستری و فاسد دارد. افراد سیگاری در ۴۰ سالگی اغلب بهاندازه افراد غیرسیگاری در دهه ۶۰ زندگی خود چینوچروک صورت دارند. آسیب پوستی ناشی از سیگار ممکن است بلافاصله با چشم غیرمسلح قابلمشاهده نباشد، اما این امر میتواند در دهه ۲۰ یا ۳۰ سالگی شناسایی شود.
سیگار توانایی پوست برای ترمیم خود را مختل میکند؛ زیرا باعث تولید آنزیمی به نام متالوپروتئیناز (MMPs) میشود که مسئول تجزیه کلاژن در پوست و باعث افتادگی آن میشود.
کلاژن یک پروتئین داربست ضروری است که به پوست نرمی و خاصیت ارتجاعی میدهد. باگذشت زمان، درحالیکه کلاژن کاهش مییابد، در پاسخ به ماهیت تحریککننده دود تنباکو و چروک شدن دهان هنگام کشیدن سیگار میتواند باعث چینوچروک در اطراف پوست (چشم و دهان) شود.
سیگار همچنین با انقباض عروق خونی در نزدیکی سطح پوست، میزان جریان خون به پوست را کاهش میدهد.
لبهای تیره و کدر نشاندهنده اعتیاد به سیگار استسیگار حتی رنگدانههای لب را نیز تیره میکند. افراد سیگاری اغلب لبهای تیره و کدر دارند که نشاندهنده اعتیاد آنها به سیگار است. سیگارکشیدن باعث تیرگی پوست میشود و به رنگ پوست نیز آسیب میرساند. حتی در سنین پایین، پوست جذابیت و درخشندگی خود را از دست میدهد. سموم موجود در سیگار نهتنها برای اندامهای داخلی خطرناک است؛ بلکه به پوست نیز آسیب میرساند.
سیگارکشیدن عامل اصلی افتادگی بازوها و سینههااستعمال دخانیات نهتنها بهظاهر صورت آسیب میزند، بلکه میتواند بر اندام نیز تأثیر بگذارد. همانطور که پوست خاصیت ارتجاعی خود را از دست میدهد، قسمتهایی که زمانی سفت بودند ممکن است شروع به افتادگی کنند. این شامل بازوهای داخلی و سینهها میشود. محققان سیگارکشیدن را بهعنوان عامل اصلی افتادگی سینهها معرفی کردهاند.
زردی دندان نمایانترین عوارض سیگارکشیدندندانهای زرد یکی از نمایانترین عوارض سیگارکشیدن طولانیمدت است، اما آسیب دندانی به همینجا ختم نمیشود. افرادی که سیگار میکشند به بیماری لثه، بوی بددهان و سایر مشکلات بهداشت دهان و دندان مبتلا میشوند. احتمال ازدستدادن دندان در افراد سیگاری دوبرابر افراد غیرسیگاری است.
تأثیر سیگار در زردشدن ناخنها
فکر میکنید با سیگاری که بین انگشتانتان قرار دارد دستتان جذاب به نظر میرسد؟ اگر مدتی است که سیگار میکشید، به ناخنهای دست و پوست دست خود دقت کنید. تنباکو میتواند پوست و ناخنها و همچنین دندانها را زرد کند. خبر خوب این است که وقتی سیگار را ترک میکنید، این لکهها محو میشوند.
سیگار عامل خطر برای ریزش موهم مردان و هم زنان با افزایش سن، موهای نازکتری پیدا میکنند و سیگارکشیدن میتواند این روند را تسریع کند. برخی از مطالعات حتی نشان میدهد افرادی که سیگار میکشند بیشتر در معرض طاسی هستند. محققان سیگارکشیدن را بهعنوان یک عامل خطر واضح برای طاسی سر شناسایی کردهاند.
چشمها در برابر دخانیات آسیبپذیر هستندسیگارکشیدن احتمال ابتلا به آبمروارید را با افزایش سن افزایش میدهد. اینها نواحی کدر روی عدسی چشم هستند که از رسیدن نور به شبکیه جلوگیری میکنند. اگر مشکلات بینایی جدی ایجاد کنند، با جراحی درمان میشوند.
زنان سیگاری زودتر یائسه میشوندیائسگی، مرحلهای است که هورمونهای زنانه کاهش مییابد و چرخه قاعدگی برای همیشه متوقف میشود. اکثر زنان این تغییر را در حدود ۵۰ سالگی تجربه میکنند؛ اما افراد سیگاری به طور متوسط یک الی دو سال زودتر از زنانی که سیگار نمیکشند به یائسگی میرسند. این تأثیر در زنانی که سالها به شدت سیگار میکشند، قویتر است.
سیگار احتمال حمله قلبی را افزایش میدهدسیگار تقریباً بر تمام اعضای بدن از جمله قلب تأثیر میگذارد. در افرادی که سیگار میکشند، شریانهایی که خون را به قلب میبرند، بهمرورزمان باریک میشوند. سیگار همچنین فشارخون را افزایش میدهد و لختهشدن خون را آسان میکند. این عوامل احتمال حمله قلبی را افزایش میدهد. در مردان سیگاری، کاهش جریان خون میتواند منجر به اختلال نعوظ شود.
مشکلات بارداری در زنان سیگاریزنان سیگاری برای باردارشدن و بهدنیاآوردن نوزاد سالم شرایط سختتری دارند. سیگار با مشکلات باروری مرتبط است و سیگارکشیدن در دوران بارداری احتمال سقطجنین، زایمان زودرس یا بهدنیاآوردن نوزادی با وزن کم را افزایش میدهد.
چگونه ترکسیگار ظاهر و سلامت شما را بهبود میبخشد؟ترک سیگار میتواند ظاهر شما را بهبود بخشد. همانطور که جریان خون بهتر میشود، پوست شما اکسیژن و مواد مغذی بیشتری دریافت میکند. این میتواند به شما کمک کند تا چهرهای سالمتر داشته باشید. اگر سیگار را ترک کنید، لکههای روی انگشتان و ناخنهای شما ناپدید میشوند. حتی ممکن است متوجه سفیدشدن دندانهای خود شوید.
هنگامی که سیگار را ترک میکنید، پوست خود را در برابر پیری زودرس مقاوم میکنید؛ البته باید توجه داشت که چینوچروکها و لکههای پیری ایجاد شده، از بین نمیرود؛ اما بااینحال، محصولاتی وجود دارد که سیگاریهای سابق میتوانند از آن برای زیباتر جلوهدادن پوست خود استفاده کنند. اینها شامل رتینوئیدهای موضعی و آنتیاکسیدانها، مانند ویتامین C و E است. همچنین توصیه میشود که هر روز از ضدآفتاب استفاده شود.
ترک سیگار نهتنها بر روی ظاهر اثر مثبت میگذارد؛ بلکه تنها در ۲۰ دقیقه پس از ترک سیگار فشار خون و ضربان قلب به حالت عادی باز می گردد. در عرض ۲۴ ساعت، خطر حمله قلبی شروع به کاهش می کند. در هفتههای اول پس از ترک، مژکهای ریز دوباره شروع به کار میکنند و مواد محرک را از ریهها خارج میکنند. در عرض یک سال، خطر ابتلا به بیماری قلبی به نصف افرادی که هنوز سیگار می کشند، کاهش می یابد. و بعد از ۱۰ سال بدون سیگار، احتمال مرگ بر اثر سرطان ریه بیشتر از کسی نیست که هرگز سیگار نکشیده است.
طبق آمار حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد افراد جامعه (زن و مرد) تنها به صورت تفننی سیگار می کشند و سالانه نزدیک به ۸۰ میلیارد نخ سیگار در ایران استعمال میشود. کارشناسان معتقدند که ترک سیگار بسیار دشوار است. اما اگر به خود میگویید غیرممکن است، دوباره فکر و تلاش کنید.
بهخاطر داشته باشید که بیشتر مردم برای ترک سیگار باید بیش از یکبار تلاش کنند و تنها ۴ تا ۷ درصد بدون کمک موفق میشوند. لذا برای ترک سیگار حتماً از مشاور، روانشناس و روانپزشک ترک اعتیاد کمک بگیرید. در طی مراجعه به این افراد، متخصص مربوطه تکنیکهایی را در جلسات مشاوره فردی یا گروهی برای ترک آموزش میدهد. همچنین برای هر بیمار برنامه درمانی اختصاصی تهیه میشود و در برخی موارد نیاز است تا درمان فرد بصورت بستری شدن در بیمارستان ادامه پیدا کند.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/
کد خبر: 1229004 برچسبها سیگار